برف
میاد
دستهبندی نشده
مامانم از بس شیرین و عسل بود
بابام دیابت گرفت
هی رفیق
بیا یه کم تلخی کن
🙂
دهنم جر خورد از بس دهندره کردم و خمیازه کشیدم
شیرم تو هرچی تعطیلات و روزای بعدشه
به همین شدت
….
ثواب داره
….
پنجشنبه ست و شب جمعه
بیاید یادی کنیم از اونایی که یه روزی بودن و ما قدرشون رو ندونستیم و خیل زود رفتن از پیشمون .
روحشون شاد.
بیاید تا وقت داریم و دیر نشده بیشتر قدر همو بدونیم.
تا فرصت هست به هم عشق بدیم
یا
تا فرصت هست با عشق به هم بدیم…
فرقی نمیکنه
🙂
جفتش کلی ثواب داره
اصن ولش کن این چیزا رو
300 تومن زیاد نیست ..؟
چه خبره خب
دکتر و مهندسش اینقدر درآمد نداره که طرف یه تریپ میره و 300 میگیره .
هرزه هم هرزه های قدیم .
والا معرفت داشتن…گرون فروش نبودن.
یادم باشه قرار شد اگه برنده مناقصه شدیم
به این آقاهه که تو حراست بار مهرآباد و اون یاروهه که بسته بندی میکرد و اون یکی خوش تیپه که کارای بارنامه رو انجام داد باس شام بدیم.
شام بدن.
….
چقدر خوبه این هوا
به به
سرد … بارون … من و خدا و خیالت زیر پتو ….جووووون
از 6 صب هی شیطون درونم کلپچ کلپچ میکنه
دی..وث نمیذاره بخوابیم
نمیدونم تا کجا میتونم مقاومت کنم
خیلی سخته
پیلیز هلپ می
🙁
سوالی که سالهاست ذهنمو مشغول کرده…
عاقا
این که میگن به افتخارش دست بزنید
دقیقا باس به کجاش دست بزنیم …؟
الان من اگه بخوام به افتخار کسی دست بزنم باید چی کار کنم خب …
عجب
اصن الان یکی بیاد به افتخار من دست بزنه ببینم دقیقا کجاست
:-/
تف به ریا
الان من هیچ کدوم نیستم و خود سهیلم که حس یه هویجی رو داره که به زور میخوان مرباش کنن
ولی خودش راضی نیست از این تقدیر و همیشه آرزوش این بوده که آلو جنگلی باشه یا بلوبری
هعی
اینم قسمت و تقدیر ما بوده رفیق
با خامه هم خوب میشه انگار
والا هرچی میرم جلوتر هی اسمای بیشتری تو ذهنم میاد.
دروغ چرا .. اولش فقط شهین بود و قرار نبود دیگه چیز دیگه ای دلم بخواد باشم
🙂
حالا شهین مهین رو بی خیال
میدونی بیشتر از همه دوس داشتم اصن اسم نداشته باشم .
ولی اسم شوهرم سهیل باشه.
کچل
مهندس
خوش تیپ اووووف
عشقم .. عمرم .. نفسم .. زندگیم .. همه چیزم اصن به خدا
هی من بخوام قربوس بشمش و اون نذاره و خودش هی قربوسم بشه
و روزی هزار بار بگم خدایا شکرت از این گوهری که نصیب من کردی
:* :*