از یک میلیون ، دو میلیون ،ده میلیون ، صد میلیون
یه وقتا برای آرامش درونت
برای ارزشی که برای شخصیتت داری
برای ارزش کاری که انجام میدی
برای وجود خود واقعی خودت
خیلی راحت میگذری
یه ک///ون لقش و …
تموم
بایگانی برای می, 2015
تا وقتش هست و تواناییش رو داری
یا بکنش
یا نمی کنیش ، یه دل سیر ببینش
…..
همین الآن یه هویی
کلینیک فوق تخصصی چشم پزشکی “نگاه”
خود شیرینی
| می 24th, 2015طعم آفتاب داغ رو
از اونایی بپرسید که اینجای سرشون مو نداره و کچل شدن …
خیلی دردناکه آقا
حالا از اون دردناکتر چیه ..؟
بعد از دو سه ساعت که زیر آفتاب موندی
میگی برات یه پارچ آب خنک بیارن
چند لحظه بعد یه پارچ با یخ های داخلش و یه لیوان داخل سینی کنار خودت میبینی
از فشار گرما قاطی کردی و یه لیوان پر میکنی و به جای اینکه بخوری یه هو میریزی رو سرت تا یه کم این فشار گرما کم بشه
🙂
هه
آقاهه که سینی رو اورده بود میذاره میره یه هو
بعد متوجه میشی اون آب نبوده و شربت بهارنارنج و گلاب بوده
همین جوری دولا میمونی تا قشنگ شربت از سک و صورتت بیاد پایین
فک کن
ریش و سیبیل و یقه لباس و تازه شم یه کم هم رفت پایین تا شیکم و کلا زار و زنبیلمون شربتی شد
🙂
بله
همین دیگه
خلاصه اگه یه سایه بالا سرمون بود یا یکی بود فوتمون می کرد که الان بوی گلاب و شهادت نمیدادیم.
پیر شدیم و هیش کی فوتمون نکرد.
تو این دو روز که ریختن و ماهواره هامون رو جمع کردن
اینقدر خوب شده
می شینیم شبکه خبر نگاه میکنیم
اخبارای دست اول و درست و بدون دستکاری
سریال های جذاب و فیلم های بدون سانسور
همین جوری برنامه های شاد و مفرح و سرگرم کننده
اصن آقا خیلی عالیه
الانم نشستم دارم زلال احکام نگاه میکنم
چقدر این مجریش ملیح و مهربون و دوست داشتنیه
آخه مگه میشه یه پسر اینقدر تو دل برو باشه..چطور ممکنه ..؟چطوررر؟؟
ای جووونم
زنگ بزنم برنامشون تشکر کنم و سوالات شرعیمو هم بپرسم
اصن باور کردنی نیست
چقدر خوشبختم من
چقدر مشکلاتمون با جمع کردن ماهواره حل شد
همین جور کار و درآمده که از در و دیوار میریزه
میتونیم راحت خونه بخریم و ازدواج کنیم
دیگه بابام مامانمو طلاق نمیده و منم به دختر همسایه تجاوز گروهی نمیکنم و آمریکا هم بدبخت میشه
الهی شکر
بعد از 52 دوز
تموم شد
…..
خداحافظ آفتاب
خدا حافظ قلعه نویی
استقال هم که سوراخه و این حرفا
ببینید آه عمام چه کار میکنه
3 هفته شد
هنوز بلاگفا برنگشته
حقشه
فقط حیف اون چنتا بلاگی که می خوندیمشون و حالمون خوب میشد
اون طفلیا که گناهی نداشتن
خواهر عزیرم …
کوفته نباش
دلمه باش
با اینکه هر دوتاشون از یه مواد درست شدن ولی همه خوشمزگی دلمه به پوشش دورشه
🙂
زورم نمیرسه بهشون
هیچ کسی هم نیست ازم حمایت کنه
خیلی سخته … میفهمی …
بعضی وقتا میزنه به سرم که بذارم برم
واقعا تحملش سخته
کمین کردن و منتظرن
منتظرن تا من کولرو روشن کنم
تا یه کم باد میخوره بهمون
یکی گردنش میگیره ، یکی شروع میکه به لرزیدن ، یکی گلوش سریع درد میگره و سرما می خوره، اون یکی میره پتو میاره میپیچه دور خودش ، و یکی هم که همیشه آماده نشسته و زرتی میپره خاموش میکنه کولرو
🙁
نامردااااا
