پشت موتور بودیم
ترافیک بود و شلوغ
گفتم دیگه چه خبر ؟
گفت داریم جدا میشیم سهیل
طلاق…
….
سکوت کردم …نپرسیدم چرا…سکوت کرد.
انگار میدونستم ، انگار میدونست که میدونم
تهران جهنم بود و آفتاب در مستقیم ترین حالت خودش
پشت موتور بودیم و من
فقط
…دلم
خونه رو میخواست و تو .
….
………
:((