…
صداش رو زیاد میکنم
“قصه من و غمِ تو …قصه گل و تگرگه”
رفیق تاحالا سیگار ذهنی دود کردی …؟!
من بارها و بارها ….باور کن حتی بوی سیگار رو تو خونه حس میکنم تا چند روز بعدش.
ترانکوپینم رو خوردم اما باز خوابم نمیگیره …!
نمیدونم …
واقعاچرا باید یکی صدای ضبط ماشینش این ساعت شب اینقدر زیاد باشه..؟
اونم سیاوش قمیشی …
…؟
چرا من دانلود کردم و این موقع شب دارم گوشمیدم….؟؟
چه حالی داشته شاعرش وقتی شعرشو نوشته…؟؟
ساعت ۳ شب
۱۲ شهریور ۱۴۰۴
من و خداهه و جای خالیت و کاپیتان بلک آلبالویی و قصه گل و تگرگ…
چه ترکیبی ….