پنجم فروردین

من می گم سفر …
تو می گی شیطونی …
من می گم تو اسمش رو بذار شیطونی …
اصن واسه ما هر چی که هست عشق و حاله …
هه … عشق و حال …
یه چیزی تو مایه های دوغ خونک با کلی یخ تو لیوان …
نه …؟!
می گم چه حالی میده زیر بارون و طعم آلبالو …!
فک کن …
عمیق … طولانی … اندازه روزایی که رفت و برنگشت …
وای …
عجب حسی میده …
پیک آخر …
توپه توپ …
هی بچرخه زمین و زمون …
هی بچرخه …
بی خیال همه کلاغای دنیا …
به سلامتی هر چی …!!!
هه …
هی رفیق …
جدی نگیر …
……….
…………………….
………….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *