MEMOIRS

ببین اعظم …
گوش کن …
خواهش می کنم …
اعظم …
اعظم به خدا من معتاد نیستم …
من به خاطر تو 4 روزه سیگارم نکشیدم …!!
اعظم من تو رو دوست دارم …
به خدا من …
معتاد نیستم …
اعظم گوش کن …
……………….
……. و صدای گریه …
………………
چند روزی از اون شب میگذره …
هم خدا میدونست …
هم من که شاهد بودیم …
و هم اعظم …
اما حیف که خودش نمی دونست یکی دیگه هم بد بخت شده و …
شاید چاره ای …
جز برگشتن …
نداره …!!!
………………………
پ.ن:این هم اضافه شد به خاطرات …
…………..
………………..
……..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *