Author: mahzadeh

شاید تمام این زندگی و جهان ما

تمام خوشیا و ناخوشیا

تمام دارا و نداریمون

پروژه دانشگاهی دانشجویی در جهان موازی دیگری باشد…

خلاصه از همین بلندی به خواهر و مادر این دانشجو سلامتی عرض میکنم .

عاشق نشدی زاهد دیوانه چه میدانی

بر شعله نرقصیدی پروانه چه میدانی

من مست می عشقم وز توبه که بشکستم

راهم مزن ای عابد می خانه چه میدانی

 

لبریز می غمهام شد ساغر جان من

من دیدی و بگذشتی پیمانه چه میدانی

 

یک سلسله دیوانه افسون نگاه او

ای غافل از آن جادو افسانه چه میدانی

 

تا چند فریب خلق با نام مسلمانی

سر بر سر سجاده می خوردن پنهانی

 

عاشق شو و مستی کن ترک همه هستی کن

ای بت نپرستیده بتخانه چه میدانی

 

تو سنگ سیه بوسی من چشم سیاهی را

مقصود یکی باشد بیگانه چه میدانی

 

تا چند فریب خلق با نام مسلمانی

سر بر سر سجاده می خوردن پنهانی

 

روزی که فرو ریزیم بنیاد تاسف را

دیگر نه تو می مانی نه ظلم و پریشانی

…….نه ظلم و پریشانی

بگیرید

ببرید

بکشید

قطع کنید

ولی مطمئن باشید این کابوس تمام خواهد شد…

خیلی زودتر از اونی که فکرشو خواهید کرد

یادمه اون موقع هم که بنزین شد ۷۰۰ تومن یا ۱۰۰۰ تومن دقیقا همین حس و حال رو داشتم.

تاریخ ایران به هیچ عنوان ظالم تر و دروغگوتر و بی شرف تر از اینا به خود نخواهد دید.

اعتراضات مردم هر جای دنیا میشه آزادی خواهی و مردم ایران وقتی از بدبختی و بی چاره گی میان بیرون میشه اخلالگر …

واقعا وضعیت اقتصادی مردم گنجایش بنزین ۳۰۰۰ تومنی رو نداره…

توف به شرف نداشتتون.

رفاقت کاشتنیه …

تخمشو داری بیا جلو …

….

اینکه این سه روز چه جوری گذشت رو واقعا هرچی بهش فکر میکنم متوجه نمیشم

ساعت ۱ شبه و عیال خوابه و من مرور میکنم لحظه های گذشته رو و  تبریز هم چه بارونی داره میاد 

راستش همیشه دوست داشتم مهم باشم از بچه گی

زیرم خط بکشن

انگار مهم شدم ولی به جای زیرم ، دورم همه خط کشیدن و بعضی هاهم روم خط کشیدن

اه یادش بخیر…

یادته رفیق ….دلتنگی های خط خطی ….

زمان چقدر زود میگذره و اصن متوجه نیستیم

با ارزش ترین چیزی که داریم

حتی از گوشی موبایلمون با ارزشتر

اوووووم

عیال چه خوشگل خوابیده

بدبختی بشر دقیقا از زمانی شروع شد که

شروع کرد

به اشتراک گذاشتن لحظه های زندگیش …

یکی لایک کرد و یکی نکرد

یکی کامنت گذاشت و یکی کامنت نذاشت

یکی باید میدید و یکی نباید میدید

یکی کلوز فرند شد و یکی بلاک فرند

با پست هامون داشته و نداشته هامون رو به رخ بقیه کشیدیم و هر از چند گاهی حرفامون رو با شعر و نوشته های ادبی و فلسفی و عکس ها و فیلم های خاص، تو چشم مخاطب و مخاطبین خاصمون کردیم

با استوری هامون فهموندیم به همه که چقدر خوشتیپ و باکلاس و خوش هیکل و هنرمند و اهل ادب و دوستدار طبیعت و کودکان و حیوانات و تفریحات لاکچری و غذاهای خفن و مهمونی با دوستان و شمال و ترکیه و کف پارتی هستیم.

همه شدیم آشپز و مامان پز و شوهر پز و همسر پز و خودم پز

ارزشمون شد تعداد لایک هامون و فالورهامون

تولد میگیریم و تبریکات رو شات میکنیم تو استوری

بی چاره مامان بزرگه که اصلا نمیدونه اینترنت و اینستا و لایک چیه ولی ما براش تولد میگیریم و خودمون هم لایک میکنیم اولین نفر و بقیه هم پشت سرمون کلی قلب میذارن و گل و ماچ و بوسه و ….

آره رفیق بدبختیمون از همون روزی شروع شد که نزدیکامون ازمون دور شدن و دورامون نزدیک

فرق بین کسی که زمین میخوره با کسی که زمین میخوره 

خیلیه

هر دوتاشون زمین میخورن 

ولی این کجا و اون کجا

دقیقا مثل من و تو 

این روزا

عقل کل بودن، معیار تشخیص آدما شده برای من

هر چقدر طرف عقل کل تر و صاحب نظر تر

فاصلم باهاش بیشتر و رابطم کمتر 

راه زیادی باید بریم تا بفهمیم تمام دانش و فهم و درکمون فقط و فقط و فقط برای خودمونه و قرار نیست برای بقیه جذاب باشه و قابل درک و فهم

هر وقت رسیدیم به این شعور که تا وقتی کسی نظر نخواسته ازمون حرفی نزنیم و الکی خودمون رو قاطی نکنیم ،اونوقت میشه امیدوار بود به درست شدن وضعیت مملکت و شرایط زندگیمون.

تکبیرررررررر

عمام(م)