اونوریا میان وسط خیابون با چاقو جلو دوربین سر میبرن

اینوریا ولی نه دوربین لازم دارن و نه خیابونی و نه چاقویی

تو خونه ت با پنبه سرت رو جوری می برن که خودتم نمی فهمی

خیلی هم شیک و مجلسی

هیشکی هم شک نمیکنه

خلاصه می خواستم بگم من عاشق محمد نیستم

دختر داییم عاشق محمد بود که الآن 4 سالی هست ازدواج کردن

والاااا

من عاشق خدای خودمم و بس .

….
وایبر .. لاین .. پلاس .. گودر .. و …

با این تکنولوژی ها اصن حال نمیکنم

دلم می خواد دست خداهه رو بگیرم و برم پشت بوم

مثل سرخ پوستا دود به پا کنم

تو هم ببینی و بری تو بالکن خونتون و با دود جوابم رو بدی

هر روز عصر کارمون این باشه

و یه شهر به دود کردنامون حسودی کنن

ولی حیف

تف به این تکنولوژی و این شهر کثیف پر از دودهای بی معنی

…..

چه شب سردیه ….هی رفیق

یه نخ از اون لبات لطفا

خیلی کوتاه و مختصر

فقط دو حرف

‘شک’

و…

باعث بزرگترین و مهم ترین اتفاق ها تو زندگی بشر از روز اول تا همین لحظه که این پست داره تایپ میشه!

هیچ فرقی هم نداره

شک آدم به آدم

آدم به خدا

خدا به آدم

یا شایدم آدم به خودش

انتهای لیست آرشیو ، سال 2006 رو نشون میده

زمانی که از بعد از 4 سال بلاگ اسپات و پرشن بلاگ اومدم اینجا

یه چشم به هم زدیم

شد 2015

چقدر زود گذشت

از اون همه سال حالا مونده یه عمام و یه خدا و یه تختخواب

هه

2015 مبارک .