بعضی وقتا به هر دری میزنی که تو ترافیک گیر نکنی و زود برسی به مقصد
اما
امان از روزی که دلت گیر کردن تو ترافیک بخواد و دیر رسیدن
……
بعضی وقتا به هر دری میزنی که تو ترافیک گیر نکنی و زود برسی به مقصد
اما
امان از روزی که دلت گیر کردن تو ترافیک بخواد و دیر رسیدن
……
بچه که بودم
یه لامپ و یه باتری و یه تیکه سیم
تمام دنیام بود و با خودم می بردمشون تو رختخواب و با روشن شدن فضای زیر پتو اینقدر ذوق میکردم که تا صبح خوابم نمی برد
چقدر خوب و زیبا و شیرین بود
کاش دنیا تو همون سن و سال تموم می شد و اینقدر کش نمیومد
اصن یادم نمیاد آخرین باری که از ته دل ذوق کردم کی بود
هی …. تف بهت بیاد بهمن
کاش الآن جای این ماسماسک
یه لامپ و یه باتری و یه تیکه سیم داشتم
🙁
آخر این همه تلاش
امروز صبح ریحانه اعدام شد
تنهایی ینی
کسی نباشه جوشی که پشت کمرت زده و دستت نمیرسه بهش و کلی درد داره رو خالی کنه…
🙁
مادر
خداست
قدرشو بدونید
تختخواب خداست دیگه
یه وقتا شنگولیم و روش جفتک میندازیم
یه وقتا دلمون تنگه بغض میکنیم
یه وقتا عصبی هستیم و مشت میکوبیم روش
و هزارتا حرکت دیگه
خلاصه
اینجا تختخواب خداست دیگه
هر غلطی دلمون بخواد میکنیم
یکی سر میبره ، میکشه ، غارت میکنه و …
به اسم اسلام
یکی اسید میپاشه ، تجاوز میکنه ، میکشه و …
به اسم اسلام
یکی اسم داعش میشه
و یکی …
تو دو روز کاری
یکشنبه و سه شنبه
تو دوتا اداره دولتی مختلف
مثل آب خوردن ازم حق حساب و رشوه و زیر میزی و هر کوفتی که اسمش هست طلب کردن
بله….همین 🙂
قصد دیگه ای نبود جز ثبت در تاریخ برای آیندگان و سپهر پدسگ عشق باباش :*
نمیدونم چرا بعضی وفتا به درست شدن اوضاع مملکتم امیدوارم میشم
اما وقتی وضع اجتماعی و فرهنگی و اعتقادی و رفتاری و زندگی مردم رو می بینم
اصن امیدواری که بخوره تو سرم
کلن از زندگی ناامید میشم
واقعا کاش هیچ وقت چیزی به اسم دلبستگی وجود نداشت
اینقدر خوشگل پر می کشیدم و می رفتم….
که رستم نرفت