امروز برای یازدهمین سال دامنه و هاست سایت رو تمدید کردم .

با احتساب ۳ سال پرشن بلاگ و ۱ سال بلاگ اسپات قبلش …

اصلا باور کردنی نیست گذرعمر

اگه به جای این دنیای مجازی بچه دار شده بودم الان توله م داشت میرفت اول دبیرستان

۱۵ سال کم نیست رفیق

قربوس بشمش

رفته پازل خریده

6000 تایی

تازه اولش میخواسته 12 هزارتایی بخره ولی خدا بهمون رحم کرده که از طرحش خوشش نیومده…

بهله

حالا هی غلط بکنید شب جمعه ای

غلط

یا

غلت

خب فرقی نداره با هم

مهم اینه که یکیشون رو باید بخوری و یکیشون رو بکنی.

البته میشه نخورد و نکرد

اما تو یه بار بخور یا بکن ببین چه حالی میده

اونوقت بگو عمام بده

در حال حاضر غلت که میخورم از اینور

میرم تو آشپزخونه

اونوری هم  شاید تو بوفه

یا خیلی شیک غلت بخورم می افتم زیر میز نهار خوری

🙂

خیلی خوبه ها…زندگی باس فان باشه..!

پس تا می تونید غلت بخورید اما خواهشا هر غلطی رو نخورید…

….

چیزی عوض نشده رفیق

هنوزم همت ترافیکه

امام زاده صالح سر جاشه و بام محک نزدیک ترین جا به خداست

هنوزم شب عید پنجره ها رو تمیز که میکنیم و باز فرداش بارون میزنه و کثیف میشن

هنوزم چاقاله بادوم که زیاد میخورم دل درد میشم

هنوزم بلاگفا خره

خداهه شبا هنوزم دلش بغل میخواد

زندگی هنوز همونیه که بود

از این طرف که غلت میخورم، میخورم به دیوار و اینوری غلت که میخورم اما دیگه زمین نمی افتم …

همین

:* :*

دلم برف میخواد

دستای یخ کرده و ها کردنشون

شال گردن و کاپشن

با خداهه نصب شب

یه نخ کاپیتان آلبالویی

قدم زدن بی هدف نصف شبی

…….

زندگی ادامه داره عزیزم

آینده برای من و توست

برای سپهر پدسگ و ستایش و سوگند

بخند که با خنده تو دنیا به من میخنده

راه زیادی در پیش رو داریم

می بوسم چشمای زیباتو

18 تیر 1395

عزیز دلم … فدای اون چشمای زیبات بشم که وقتی قطره های اشک ازشون میاد جیگرم آتیش میگیره

الهی من نباشم و غمت رو نبینم

دورت بگردم

داغ بزرگیه و من خیلی خیلی کوچیکتر از اینم که بتونم ذره ای تلخی غمت رو کم کنم

اما بدون که کنارت هستم با تمام وجود

پشتتم مثل کوه

همراهتم تا آخرین نفسی که تو سینه دارم

و عاشقانه دوستت دارم

من رو هم تو غمتون شریک بدونید و از صمیم قلبم از خدای خودم میخوام بهتون صبر بده .

رفقای تختخوابی امروز همسرم پدرش رو از دست داد.

لحظه های خوبی نیست

امیدوارم سایه پدر و مادراتون سالها بالای سرتون باشه.

خدا رحمتش کنه و روحشون شاد.

به همین برکت انگار نه انگار ساعت 3.30 شبه

ملت تو خیابون همین جوری مثل مور و ملخ دارن می چرخن

خب بابا شاید یکی خواست با عیالش تو ماشین یه گوشه ای از این شهر کمی محبت آمیز تر برخورد کنه

لامصبا

کار و زندگی ندارید مگه…؟

خواب ندارید مگه …؟

جناب آقای موتوری که با دوستت داری رد میشی از کنار ماشین عمام امت و سرعتت رو کم میکنی و میری جلوتر دور میزنی تا دوباره بیاید دید بزنید ببنید چه خبره

اول از همه اینکه سلام مخصوص منو به مادر محترم برسون و بعدشم کاش یه مقدار جیگر هم داشتی با اون دوستت و در نمیرفتی وقتی صدات میکردم.

عمو جون این راهی که شما الان توشی ما خیلی وقت پیش گرگاشو کشتیم

برو نصف شبی بیگ کلشو بخواب

درست نیس بچه تا این موقع بیدار باشه

آفرین :*