همیشه

چرت نگو سهیل …
بدت میاد از جر و بحث …!؟
از جواب پس دادن بدت میاد …!؟
دوست داری همون جوری که فکر میکنی زندگی کنی …!؟
هه …
چرت نگو عزیز من …
آروم باش و به این فکر کن که حالا حالاها باید ….!
حرص نخور … یه نفس عمیق …
یه چند ثانیه صبر …
یه لیوان آب خنک …
اوکی ..!؟
خب تو الآن کاملا آماده ای …
برای جر و بحث و کلی جواب پس دادن …
هه هه …!!
هی رفیق …
من حالا حالا ها باید …!

………….
…. سهیل .

مناظره

دیشب مناظره احمدی نژاد و موسوی …
خیلی دوست داشتم موسوی محکم تر صحبت می کرد … نمیدونم صلاح دید بود یا دستور و یا نتونست واقعا …
اما دکتر مملکت رو دیدم …
حرفاشم شنیدم …
بحث آقا زاده ها کاملا صحیح …
اما هر چی فکر میکنم که چه ربطی داشت به مناظره انتخاباتی به جایی نمی رسم …
آقای دکتر …! اینکه با زیر سوال بردن دیگران موضوع رو عوض کردی کار درستی نبود …!
حالا …
حالا که بحث مفسدان اقتصادی مطرح شده …
اگه درسته باید ثابت بشه …
آقای دکتر با شهامت … دوست دارم شهامت در ثابت کردن حرفهایتان را هم داشته باشید …
حرفای دیشب شما در ذهن همه ما ثبت خواهد شد …
……
…………….
……

بابای بیزی

آخه پدر من …
عزیز من …
ماه من …
چرا پروژه هاتو میزاری روز آخر …؟
شب تا صبح بیدار می شینی که چی …؟
هان ….؟
نمیگی این بچه می خواد بخوابه …؟
آخه پس تو کی مخوای آدم بشی …؟
خستم کردی دیگه …
کجا برم از دست تو … به کی پناه ببرم …؟
آخه یعنی تو اینقدر بیزی هستی که وقت کم میاری ….؟
ای خدا من چه کنم با این پدر …
بابامو در اورده …
…….
……………….
….. سهیل .

ترس

ترس چیز بدیه…
میدونی ترس خیلی چیز بدیه…
ولی خب من نمی‌ترسم …
من از هیچ‌چی نمی‌ترسم…
من نمی‌ترسم…
من گریه نمی‌کنم…
من از ترس گریه نمی‌کنم…
من دلم برات تنگ شده که گریه می‌کنم…
و از این می‌ترسم که ….
که یه روزی دلم از این تنگ‌تر بشه و نتونم گریه کنم…
….
…………..

پ.ن : …؟!

می دونم زمین صافه

یه روزی من و تو میریم رای میدیم تا یکی رو انتخاب کنیم …
یه روزی هم ،من و تو میریم رای میدیم تا یکی دیگه انتخاب نشه …
من من و تو کاملا تو سرنوشتمون نقش داریم …
باور کن رفیق…
اصن هم یه لحظه فک نخواهیم کرد که شاید انتخاباتی در کار نباشه و همه چی انتصابات باشه …
مگه نه رفیق ….؟!
….
…………
…..

بناگوش

اونا که منو می خوان …
نمیدن فرصت به من …
شبا رو ول کن دیگه…
صبح به صبح …
بعد از خواب …
سه بار پشت سر هم میگی:
… اونا که منو می خوان …
… نمیدن فرصت به من …
بعد دستو صورتت رو میشوری و لبخند میزنی به آدمای دور و برت …
خیلی شیک و قشنگ …
و شروع می کنی یه روز جدید …
یه روز جدید با طعم کله پاچه ….
اونم فقط از شاخ طلا …
…..
………………
…. سهیل .

دیشب

دیشب …
کم اورد …
زد تو سرش …
بعدش رفت …
…..
…….
دیشب کم اورده بود …
خسته بود …
رنگش پریده بود …
زد  تو سرش …
بعدش رفت …
…..
………
دیشب ناراحت بود …
دیشب غمگین بود …
فشار زیادی رو شونه هاش بود …
نگران مادرش بود …
کسی درکش نمی کرد …
دستش خالی بود …
احساس تنهایی می کرد …
مشکلات زیادی داشت …
صبر و تحملش یه لحظه تموم شد …
کم اورد …
زد تو سرش …
بعدش رفت …
………
……………….
……