کاش بودی و می دیدی …
تو فقط رفتی …
گریه ها رو …
اشک ها رو …
زجه ها رو ….
ندیدی و رفتی …
آخ که چقدر من تلاش کردم …
چقدر التماس کردم …
چقدر خواهش کردم از بابام تا قبول کنه …
اما تو بی معرفت هیچی رو ندیدی …
من فقط به عشق تو همه این کارا رو کردم …
خب لااقل می گفتی که دوست نداری …
نامرد کاش از اول می گفتی …
الان 20 سال از اون روز می گذره ….
و من …
هنوز موندم که چرا تو بستنی ممد قاسمی رو از یخمک من بیشتر دوست داشتی ….؟!؟
……….
…………………..
………….. سهیل