یه چیزایی ارثیه …
تو خونمونه …
مثه ریزش مو …
مثه قند …
مثه سنگ کلیه …
مثه یه چیزی مثل تو ….!
نه نه … چرا مثل تو …؟
اصن خوده “تو” …
هه …
باور کن رفیق …
ارثیه …!
…….
…………………..
……..سهیل.
یه چیزایی ارثیه …
تو خونمونه …
مثه ریزش مو …
مثه قند …
مثه سنگ کلیه …
مثه یه چیزی مثل تو ….!
نه نه … چرا مثل تو …؟
اصن خوده “تو” …
هه …
باور کن رفیق …
ارثیه …!
…….
…………………..
……..سهیل.
میراث های من همه یک طرف و …
….!!
البته که تو یه چیز دیگری …!
سلام داداشی. آپم بدو بیا :y: راستی غیر از اینایی که گفتی خیلی چیزای دیگه هم ارثی هستن مثل …. بیخیال شایدم نباشن و من اشتباه میکنم.بیا منتظرم.
خیلی چیزای دیگه هم ارثیه رها جان ….بهله …من این چنتا رو بهونه مطلبم کردم ;;) …وگرنه ما سرشاریم از ارث …. >:D< 🙂
من شرمنده ام … من عذر ميخوام…. من از همه حضار معذرت ميخوام كه نميتونم خودمو كنترل كنم …
وااااااااااااااااااااايييييييييي! داداشي منو ببينننننننننن. ماشاااااااااااء الله به اين مهندس!
هزار ماشاء الله….. := :love:
ميگم از بين اين چيزاي ارثي كه نام بردي ريزش موهه عجيب خوشتيپت كرده ها!
جان خودم راست ميگم سهيل!! :d
بابا تو رو خدا يه ذره كمتر مرموز بنويس!!
ماها كه زير ديپلميم چه گناهي كرديم خب كه نمي فهميم!! :ad
حالا اين«ايشون» كه علاوه بر ريزش مو و قندخون و سنگ كليه ارثي هستند كي ان؟! :i
:y: :y: :y:
باااااااشه!! حالا هي سوت بزن!!
ما كه بالاخره مي فهميم اين ارثيه محترم كي هستند!!!
وايسا حالا!!! :d
شاید باور نمکنی و فکر کنی اینو میگم که یه چیزی گفته باشم
ولی باور کن نوشته هاتو دوست دارم
با همه ی نوشته ها فرق میکنن
همشون حس دارن و حرف…
حرفهایی که مبهمن و قشنگ
سهیل عزیز ممنون که به کلبه ی بوریایی من اومدی
باور کن همیشه یادتم
که اگه نبودم برات میل نمی زدم
خیلی وقتا با خاتون شرقی یادت می کنیم
هروقت اسم سهیل میاد یاد اون روزی میفتم که یه پسر شاد شاد و فوق العاده مودب و مهربون و دیدم
با همون لبخند همیشگی و دوست داشتنی
نمی دونم چم شده
بازم رفتم به گذشته
راستش دوست داشتم اینارو بهت بگم
یادش بخیر اون روز ….مرسی از لطفت ….
از خاتون شرقی چه خبر ….؟
واقعاً یاد اون روزا بخیر …
همیشه باید این جمله ها رو تکرار کنم … عجب حس مشترکی داریم همه….
ولی باز هم ممنونم ازت … :=
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
نمیدونم خاله صبا رو یادت هست 🙂
یادم هست ….راستی چی شد یادی از ما کردی …؟
بازم سلام داداشي من!
عيدت مبارك باشه!
از خدا ميخوام هر روز وشب واست عيد باشه و پر از شادي و سلامتي.
راستي يه چيزي رو دقت كردي؟! اينجا قديميا دوباره دارن جمع مي شن!…
چه اتفاق خوبي، اينطور نيست؟! :=
مرسی بهارم …. عید شما هم مبارک …منم از خدا همیشه می خوام هر لحظه برات عید باشه و هر ثانیه برات پر از شادی و سلامتی ….
بهله ….
خیلی خوبه که دوستا و رفیق های قدیمی دوباره داریم پیش هم جمع میشیم ….
واقعا از این موضوع خوشحالم ….احساس خیلی خوبی دارم …. :love: :y: 😀
خيلي جالبه!!! 😕
اين كامنت رو قبل از اينكه كامنت تو رو تو بلاگم بخونم گذاشتم!!!
مطمئنم باور نمي كني!!! درست همون حرفي رو زده ام كه تو 5 ساعت قبلش زده اي!!
واقعاً اگه به اين نمي گن تله پاتي و نزديكي دلها، چي ميگن؟!! 😕
داشتم آرشیو رو زیر و رو میکردم دیدم چقدر دلم تنگ شده برات .آدرس قبلیت رو داشتم و به اینجا رسیدم …خیلی دلم میخواد بدونم کجایی و چه کار میکنی …خیلی سال از اون موقع ها گذشته .ممنون از محبتت عزیزم