تمام نا تمام من …
با یه دوستت دارم ساده …!
چقدر کودکانه تمام می شود …
………
………………
خدا رو چه دیدی …
شاید امشب ….
بازم بارون بیاد…
…..
………………………
………
پ.ن:چقدر تلخه … شنیدن پایان زندگی یه جوون با دنیایی از آرزوهایی که رفتن زیر خاک …
چقدر تلخه گفتن این دو حرف تکراری …
“روحش شاد ” ….
…..
…………………..
……..
Author: mahzadeh
Bur
اگه دیدمون رو یه کم وسعت بدیم ….
مثبت تر به زندگی نگاه کنیم …
اون وقت هر چیز خار داری هم میتونه لذت بخش باشه عزیزم …
باور کن …!
…..
………………
…….
Dialectic
مملکت …
وطن …
ایران …

……….
…………………….
…..
Sleep soheil
بخواب…
حتی اگه همه رویاهات رو یادت بره …
بخواب به یاد اون روزایی که باه باییت هم سن تو بود ….
چقدر تا صبح با هم می خندیدید …
بخواب سهیل …
بخواب به یاد کلاغایی که هم سنت بودن و آخر قصه شون زود رسید ….
به یاد رفیقای نا رفیق …
به یاد اون عروسک مو قرمزه که فقط بلد بود بگه ” آی لاو یو ” ….
بخواب سهیل …
بخواب که زندگی یه بازیه دو نفره ست …
و تنها قانون بازی اینکه که باید همزمان هم ببازی و هم برنده شی ….
بخواب سهیلم …
بخواب عزیزم …
…..
……………..
…… .
Toy
پاییز …
ساعت …
سرما …
آتش …
دست های نازک تو …
دست های کوچک من …
سرما …
ساعت …
و …
من …
تو ….
عروسک موند …
و انتظار …!!
……….
…………………………
…سهیل.
Stupidity
فرقی نمی کنه …
تو اینور پل باشی و منم اونورش …
اینقدر به حماقتهامون می خندیم تا گریه مون بگیره ….
بعدشم اینقدر گریه می کنیم تا آب رودخونه بیاد بالا و پل رو خراب کنه …
بازم فرقی هم نمی کنه من و تو چی میشیم …
اصن گور بابای زندگی …
ارزش نداره که …!
همین چن روز پیش بود رفته بودیم ملاقاتی یه عزیز …
و اون یکی که رو تخت بغلی بود …
یه هو کبود شد و مُرد …
هه …
باور کن مُرد جلوی چشم همه ….
پس گور بابای زندگی ….
بیا اینقدر به حماقتهامون بخندیم تا گریه مون بگیره ….!
………
…………………
….
Love Bird
هه …
شده جریان اون مرغه که روزی سه تا تخم میذاشت…
بعد یه روز سر شرط صاحبش چهارتا تخم گذاشت…
و روز بعدش چون خیلی عاشق صاحبش بود، پنجتا تخم گذاشت…
ولی چون نتونست دیگه شیشتا تخم بذاره، سرشو بریدن و باهاش جوجه کباب درست کردن…
هه …!فک کن رفیق…!
حالا هی من بگم تف تو چشه هر چی کلاغ و جوجه کلاغه …
تو هی زبونت رو گاز بگیر و بگو زشته …
نامردا اینقدر مترسک رو زدن که تموم علفهایی رو که خورده بود رو تگری زد …
بعدشم نشستن دور هم و به سلامتی من و تو …!
عرق و جوجه کباب رو زدن به بدن …
هه….!
………( یه جورایی عجیب حال میکنم با این (هه) …. خاری شده بر چشم حسودان :love: ….)
…..
…………………….
………سهیل .
Hesitancy
آرزو می کنم به این زودیا بچه دار نشن ….
خدا کنه که خوشبخت بشن …
اما …!
…..!
هر کی یه چیزی می گفت دیگه …
چرا …؟
خب وقتی برای یه آقا! پسر 6 7 سال زود زن بگیرن …
وقتی اینقدر فهم و درک پایین باشه …
همین میشه دیگه …
تردید میکنی به همه چی …!
………….
………..
پ.ن:خیلی از حرفا تو این نوشته بود که سانسور شد ….!
……
……………………
….. .
Suicide
یکی که داره غرق میشه …
برای اینکه خودش رو بکشه بالا حاضر میشه هر کاری بکنه …
حتی اگه یکی که اومده باشه برای نجاتش رو هم هول میده پایین تا خودش بیاد بالا …
حالا به نظرت ارزش داره بری نجاتش بدی ….!؟
………
………………
پ.ن : دیروز تو جلسه مناقصه وقتی پاکتها رو باز کردن و قیمت ها مشخص شد داشتم به این فک میکردم که شاید یکی با عقل و درایت خودش تصمیم به خودکشی داشته باشه و بخواد خودش رو غرق کنه …
آیا بازم ارزش نجات داره …؟
……
……………….
…….
Mistake
وسط خیابون و روی پل عابر پیاده…
یه تابلو بزرگ …
” بد ترین و سخت ترین اشتباه انسان این است که بگوییم : این هم مثل بقیه است …”
و من …
توی ترافیک …
فک میکنم به اشتباهات بزرگ و سختی که در مورد من انجام شده و …
خواهد شد ….!
…….
……………….
…..