آره رفیق …
دوستی های امروزی همشون تاریخ انقضاء داره …
رفاقتامون مزه ش عوض شده …
مرام و معرفت کم یاب شده …
محبت و صفا به هر کسی نمیرسه …
هم دلی و هم زبونی هم که دیگه دمده شده ….
دیگه تموم شد اون روزای خوب گذشته …
آره رفیق …
البته شکایتی هم نیستا …
به قول یه عزیزی باید روشن فکر بود …
باید آپدیت بود همیشه …
بله …! هستیم ….
ولی قدیما همه چی یه حال دیگه داشت ….
یادته …
آدامس خروس رو …؟!
….
………………………..
…..
دستهبندی نشده
Loser
یه وقت فک نکنی که به خاطر خودم میگما …
من که اصن عین خیالمم نیست و نبود …
باور کن …
دلم برای تو می سوخت که داشتی بی من میشدی …
شدی …
….
………………. سهیل .
سرسپرده
بابایی هم که دیگه مثل قدیما نیست …
حس میکنم منو هم کم کم داره فراموش میکنه …
معلوم نیست چی کار میکنه …
یه روز ته چاهه و یه روز تو هوا … یه روز شماله و یه روز جنوب …
خیلی فرق کرده …
نمیدونم …
شاید من مثل قبلنی ها نیستم و درک و فهمم بیشتر شده …
ولی ای کاش هیچ وقت درک و فهمم بزرگ نشه …
من دوس ندارم …
دوس ندارم بفهمم خیلی چیزا رو …
دوس دارم بشینم و ساعتها آهنگ های قدیمی اندی رو گوش بدم ….
دوس دارم برم جلو پارک ملت و بستنی نیم متری بگیرم و بریزم رو لباسم ….
دوس دارم تو خیالم با مامانم و آبجیم برم قایق دوچرخه ای سوار شم ….
دوس دارم دس باباییمو بگیرم و برم قدم بزنم ….
دوس دارم برم بالای چاراه یاسر و تهران رو نگاه کنم …
دوس دارم آرزو کنم که ای کاش تموم ذرت مکزیکی های دنیا مال من بود …
دوس دارم …
دوس دارم …. من خیلی چیزا رو دوس دارم …
ولی از همه اینا بیشتر باباییمو دوس دارم …
دوس دارم که باباییم خوشبخت شه …
دوس دارم همیشه سر بلند باشه …
حتی اگه اون ……………..!!!
نمیدونم ….
حس میکنم منو هم کم کم داره …
……….
……………………….
…….. سهیل .
زندگی زیباست
هر روز داریم بزرگتر میشیم …
به سرعت برق و باد …
می گذره داشته ها و نداشته هامون …
خاظره ها … دوستی ها و دشمنی ها ….
یادش بخیر …
چقدر روز و شبا رو دونه دونه حساب می کردیم تا بشه 18 سالمون …
…..خوشحالم …
خدا را شاکرم که به اون چیزی که می خواستم نزدیکم …
همه چیزم از عنایت و بزرگی خودشه …
خداجون مخلصتیم همیشه …
………….
مرسی بهار بابت تبریکت … ماری جان از شما هم ممنونم …
……..
……………………..
….. ماهزاده .
happy birth day
یه سال دیگه هم گذشت …
بهار جونی تولدت مبارک باشه …
ایشالله این بهار جدید زندگیت پر باشه از موفقیت های بیشتر و سلامتی و سر بلندی …
میدونم تو فکر دکتری هستی و شک ندارم که هم لیاقتش رو داری و هم تواناییش رو …
امیدوارم امسال خبرای خوب زیاد ازت بشنوم …
خیلی دوست دارم …
128 ساله بشی ایشالله …
دست بوست هستیم همیشه ….
……..
گیسوی عزیز هم فردا تولدشه ….
خانوم مهندس مبارک باشه تولدت …
خب امسال هم نوبت شماست ….
ببینم چی کار می کنی …
دیگه چیزی نمونده …
یادت باشه قول دادی که شرینی ما فراموش نمیشه ….
گیسوی عزیز ( پریسا ) امیدوارم سال جدید برای تو عزیزم هم پر باشه از موفقیت و سلامتی و سربلندی …
128 ساله بشی ایشالله …
………….
…………………………..
….. سهیل .
![]()
بی خداحافظی
به هر چی که نگاه میکنی بهاری شده …
جز دل من که بهارش زود پاییز شده و خزون …
تو دلم کلی درد دارم و نمیدونم به کی بگم …
دیگه کی میاد بشینه دل دردیامو باصبوری گوش کنه …
آخه بی وفا بین منو تو کلی خاطره بود …
همه رو یادت رفت …؟
یادت رفت به هم قول داده بودیم تو دکتر پا بشی و من مهندس بیل …
تو بیای پای عزیزم رو شفا بدی و منم بیام بالای شیروونی خونتون یه برج پنت آس بسازم …. با جکوزی و ماهواره …
یادت رفت چقدر تو یادمون رو تراس پنت آس کباب منقلی خوردیم …
چقدر برای دختر زینت خانوم ادا در اوردیم …
یادت رفت نذر کرده بودیم که اگه به آرزمون رسیدیم هر شب بیایم رو تراس و از آسمون خدا رو نگاه کنیم …
که دیگه تنها نباشه …
یادت رفت …
چه قصه ای بود و چه غصه ای شد …
شعر هایی رو که برات گفتم رو همیشه دوست داشتم مریم حیدرزاده برات دکلمه کنه …
ولی الآن فک میکنم بهتره بدمش مرحوم آغاسی بخونه برات ….
که سوزش به جونم بشینه …
شنیدم گفتی بذار بره گم شه …
باشه …
میرم گم میشم …
ولی آخه دیگه کیو پیدا کنم که خاطر یه ناقص عقل و کچل رو بخواد …
اونم تا پای جون …
دروغ نگم نه تا پای جون ولی تا پای چشم که خواستی …
اندازه یه بادمجون گنده که خشایار به خاطر من پای چشمت کاشت …
گفتن نداره ها …
ولی منم عوضش هموش شب به خاطر تو خواب دیدم که گوشش رو گاز گرفتم …
اینا اسمش دوست داشتن نیست …!!!
این رسمش نبود ممد …
ای کاش اندازه یه قوطی کبریت هوای دل یارتو داشتی …
اشکال نداره …
اما به خاک آقات که همیشه براش دعا میکنم تا یه روزی دوباره جوونه بزنه و از زمین بیاد بیرون …
همیشه دوست داشتم و دوست دارم …
با تمام بی وفاییات پشت سرت آب ریختم تا زودی بر گردی …
…………
……………………………
…….. سهیل .
پ.ن: رفقا ببخشید نتونستم بیام و شخصا عید رو تبریک بگم … امیدوارم سال خوبی داشته باشید.
1387
فروردین ….
بهار …
عید …
سالی که گذشت سال خوبی بود …
امیدوارم امسال هم سال خوبی باشه برای همه …
تعطیلات خوش بگذره …
از طرف من و بابا سهیل ….
سال نو همگی مبارک …
….
……………………..
…….
آتیش بازی
با تموم سر و صداش …
با تموم آتیش و نارنجک و ترقه هاش …
با تموم تدابیر و دستورات جناب رادانش …
با تموم بزن برقص و مستی و شنگولیش ….
با تموم آجیل و قاشق زنی و شب نشینی هاش …
چهارشبه سوری 86 هم …
با تموم خاطره هاش …
تموم شد …
…..
……………….
…..

Liberty
شاهد بودیم ملت همیشه در صحنه….!
همه …
دادن …
رای …!
و به لطف این ملت …
مجلس هشتم پر شور تر از مجلس هفتم …
و دیگر از اعتیاد و گرانی و بی کاری و ترافیک و تورم و دزدی و اختلاس خبری نخواهد بود …
و همش عشق و صفا و انرژی هسته ای ….
..
…………..!!!!
یه شب بترکون
دنبال یه رونگردان توپ می گردم …
امشب می خوام بترکونم …
فک کن …
اوه ….
بیا وسططططططططططططط …
حالا وای وای … وای وای وای وای ….
….
…………….
…. سهیل .