تمام نا تمام من …
با یه دوستت دارم ساده …!
چقدر کودکانه تمام می شود …
………
………………
خدا رو چه دیدی …
شاید امشب ….
بازم بارون بیاد…
…..
………………………
………
پ.ن:چقدر تلخه … شنیدن پایان زندگی یه جوون با دنیایی از آرزوهایی که رفتن زیر خاک …
چقدر تلخه گفتن این دو حرف تکراری …
“روحش شاد ” ….
…..
…………………..
……..
نوشته شده در دستهبندی نشده, دستهبندی نشده | | 5 نظر »
اگه دیدمون رو یه کم وسعت بدیم ….
مثبت تر به زندگی نگاه کنیم …
اون وقت هر چیز خار داری هم میتونه لذت بخش باشه عزیزم …
باور کن …!
…..
………………
…….
نوشته شده در دستهبندی نشده, دستهبندی نشده | | 9 نظر »
مملکت …
وطن …
ایران …

……….
…………………….
…..
نوشته شده در دستهبندی نشده, دستهبندی نشده | | 15 نظر »
بخواب…
حتی اگه همه رویاهات رو یادت بره …
بخواب به یاد اون روزایی که باه باییت هم سن تو بود ….
چقدر تا صبح با هم می خندیدید …
بخواب سهیل …
بخواب به یاد کلاغایی که هم سنت بودن و آخر قصه شون زود رسید ….
به یاد رفیقای نا رفیق …
به یاد اون عروسک مو قرمزه که فقط بلد بود بگه ” آی لاو یو ” ….
بخواب سهیل …
بخواب که زندگی یه بازیه دو نفره ست …
و تنها قانون بازی اینکه که باید همزمان هم ببازی و هم برنده شی ….
بخواب سهیلم …
بخواب عزیزم …
…..
……………..
…… .
نوشته شده در دستهبندی نشده, دستهبندی نشده | | 11 نظر »
پاییز …
ساعت …
سرما …
آتش …
دست های نازک تو …
دست های کوچک من …
سرما …
ساعت …
و …
من …
تو ….
عروسک موند …
و انتظار …!!
……….
…………………………
…سهیل.
نوشته شده در دستهبندی نشده, دستهبندی نشده | | 4 نظر »
فرقی نمی کنه …
تو اینور پل باشی و منم اونورش …
اینقدر به حماقتهامون می خندیم تا گریه مون بگیره ….
بعدشم اینقدر گریه می کنیم تا آب رودخونه بیاد بالا و پل رو خراب کنه …
بازم فرقی هم نمی کنه من و تو چی میشیم …
اصن گور بابای زندگی …
ارزش نداره که …!
همین چن روز پیش بود رفته بودیم ملاقاتی یه عزیز …
و اون یکی که رو تخت بغلی بود …
یه هو کبود شد و مُرد …
هه …
باور کن مُرد جلوی چشم همه ….
پس گور بابای زندگی ….
بیا اینقدر به حماقتهامون بخندیم تا گریه مون بگیره ….!
………
…………………
….
نوشته شده در دستهبندی نشده, دستهبندی نشده | | 4 نظر »